اختلالات بویایی و همچنین چشایی توسط یک اتولارینگولوژیست درمان می شوند. اتولارینگولوژیست پزشکی است که در بیماری های گوش، بینی، گلو، سر و گردن تخصص دارد و اغلب به وی پزشک ENT میگویند. ارزیابی دقیق اختلالات بویایی علاوه بر معاینات رایج شامل آزمون بالینی گوش و حلق و بینی، بررسی وضعیت سلامتی و سوابق بیمار – مانند در معرض مواد شیمایی سمی بودن و یا صدمه – و همچنین انجام یک تست بویایی زیر نظر متخصص است.
دو راه عمده برای ارزیابی بویایی وجود دارد. برخی تست ها طراحی شده اند تا بتوانند کوچکترین مقداری از رایحه که توسط فرد قابل تمایز است را اندازه گیری کنند و نوع دیگر آنها، شامل دفترچه ای حاوی مواد معطر به بوهای خاص است که از افراد خواسته می شود تا بوی دریافتی خود را گزارش دهند. اگر آنها بویی دریافت نکرده و یا بوها را به درستی شناسایی نکنند، این امر می تواند نشانگر اختلال بویایی و یا کاهش توان بویایی آنها باشد.
تشخیص توسط پزشک برای شناسایی و درمان علت زمینه ای ایجاد یک اختلال بویایی مهم است. اگر مشکل توسط داروها ایجاد شده باشد، ممکن است پزشک با کاهش دوز دارو یا تغییر آن بتواند اثرات مخرب آن بر حس بویای را کاهش دهد. اگر انسداد بینی مانند پولیپها جریان هوایی بینی را مسدود کرده باشند، ممکن است فرد برای بازیابی حس بویایی خود نیاز به جراحی و ازبین بردن موانع داشته باشد.
برخی از افراد با بهبود یافتن از عارضه و علتی که باعث از دست رفتن یا کاهش بویایی آنها شده، می توانند حس بویایی خود را بازیابند. در برخی دیگر از افراد این عارضه خود به خود و بدون هیچ دلیل روشنی بهبود می یابد. اگر اختلال بویایی فرد به خوبی و با موفقیت درمان نشود، ممکن است نیاز به مشاوره پزشکی داشته باشد.
این ایده که حس بویایی میتواند با استفاده از تمرین، بهبود یابد در ابتدا عجیب به نظر میرسد. اما تحقیقاتی که در سالهای اخیر انجام شده است، نتایج امیدبخشی به همراه داشته است. همانگونه که انجام تمرینات منظم ورزشی میتواند ماهیچهها را تقویت نماید، صرف زمان برای بو کردن مواد معطر به صورت منظم میتواند توانایی بویایی افراد را بهبود بخشد.
در سالهای اخیر مطالعاتی بر روی بهبود حس بویایی افراد دچار اختلال بویایی به روش تمرین بویایی انجام شده است. برای مثال در سال 2011 جین پلایلی و جین-پیر رویت نشان دادند که یک ناحیه از مغز در هر دو فرآیند تشخیص و تصور کردن یک بوی خاص تحریک میشود. افرادی که در این تحقیق شرکت کردند شامل دو گروه کارشناسان حرفهای عطر و دانشجویان کالجی در فرانسه بودند. این افراد در دستگاه ام– آر- آی قرار گرفتند و از آنها خواسته شد که بوی موادی که نام آنها در مونیتور روبرویشان ظاهر میشود را تصور کنند. پلایلی و رویت دریافتند که سطح فعالیت مغز با افزایش تجربه بویایی افراد کاهش مییابد. مغز کارشناسان حرفه ای عطر برای تصور کردن بوها به فعالیت کمتری نیاز دارد.
در این تحقیق، توانایی پرورش یافتهی کارشناسان حرفهای عطر که سالهای زیادی را صرف بوکردن و آموزش تعداد بیشماری از انواع بوها نموده بودند، در تصور بوهای مختلف اثبات شد.
اگر «تمرین بویایی» در مورد افرادی که حس بویایی سالمی دارند، عمل میکند؛ آیا میتواند به افراد مبتلا به هایپوسمی یا آنوسمی نیز کمک کند؟ در اینجا به خلاصهای از تحقیقاتی که در چند سال اخیر بر روی درمان بیماران مبتلا به اختلالات بویایی به روش «تمرین بویایی» انجام شده است، اشاره میشود.
1. در سال 2009 پروفسور توماس هامل، مؤسس کلینیک بویایی و چشایی دانشگاه درسدن آلمان، برای نخستین بار تحقیقی انجام داد که در آن تأثیر قرارگیری مداوم و کوتاه مدت در معرض بوهای خاص در یک دوره زمانی 12 هفتهای بر روی توانایی بویایی بیماران آنوسمیک مورد بررسی قرار گرفت.
این مطالعه بر روی دو دسته از بیماران انجام شد: دسته اول کسانی که در اثر تروما (ضربه به سر) و یا عفونت شدید دستگاه تنفس فوقانی دچار آنوسمی شده بودند و دسته دوم کسانی که حس بویایی خود را به دلایل نانشاخته ( ایدیوپاتیک) از دست داده بودند.
به یک گروه از این بیماران یک برنامه درمانی 12 هفتهای شامل بو کردن ترکیبی از اسانسهای خاص دوبار در روز (صبح و عصر) هر کدام به مدت 10 ثانیه داده شد و گروه دیگر تحت هیچ درمانی قرار نگرفتند. هر دو گروه در ابتدا و انتهای تحقیق با استفاده از تستهای بویایی مورد بررسی قرار گرفتند.
نتیجه تحقیق پروفسور هامل نشان داد که حس بویایی در 30% از بیمارانی که تحت درمان قرار گرفتند، در مقایسه با گروه دوم بهبود قابل توجهی داشته است. این بهبود در هر دو دسته از بیماران آنوسمیک که به دلایل معلوم (تروما یا عفونت) و یا دلایل نامعلوم (ایدیوپاتیک) حس بویایی خود را از دست داده بودند، مشاهده شد.
2. در سال 2013 پروفسور هینر از دانشگاه درسدن آلمان، تحقیق دیگری بر روی بیماران مبتلا به پارکینسون انجام داد. تحقیقات قبلی نشان داده بودند که درمانهای دارویی تأثیری در بهبود عملکرد بویایی بیماران مبتلا به پارکینسون ندارند. در این تحقیق 70 نفر از بیمارانی که به علت بیماری پارکینسون حس بویایی خود را از دست داده بودند شرکت کردند. 35 نفر از این بیماران تحت درمان به روش «تمرین بویایی» قرار گرفتند و 35 نفر دیگر به عنوان گروه کنترل، تحت هیچ درمانی قرار نگرفتند.
نتایج این تحقیق نشان داد که توانایی بویایی بیماران مبتلا به پارکینسون با انجام «تمرین بویایی» به مدت 12 هفته، صورت معنی داری نسبت به گروه کنترل بهبود یافت.
3. در سال 2014 تحقیق دیگری توسط پروفسور گیبلر از گروه اتورینولارینگولوژی دانشگاه ژنا آلمان انجام شد. آنها یک گروه از بیمارانی که در کمتر از 24 ماه، حس بویایی خود را در اثر عفونت دستگاه تنفس فوقانی از دست داده بودند، را تحت درمان به روش «تمرین بویایی» قرار دادند. نتایج تستهای بویایی نشان داد که امتیاز بویایی 79% از این افراد بعد از 32 هفته درمان، بهبود قابل ملاحظهای یافته است. سن، جنسیت، مدت و شدت اختلال بویایی تأثیری در بهبود اختلال بویایی این افراد نداشت.
این مطالعه نشان داد که «تمرین بویایی» روش مؤثری در بهبود بیماران آنوسمیک به علت عفونت دستگاه تنفس فوقانی میباشد. به نظر میرسد که تداوم درمان در 32 هفته در مقایسه با 12 هفته تأثیر بیشتری در بهبود عملکرد بویایی افراد دارد.
4. در سال 2014، پروفسور دام از دانشگاه کلن آلمان تحقیقی بر روی بیماران مبتلا به اختلالات بویایی در اثر عفونت انجام داد. نتایج نشان داد که بیمارانی که بیش از 12 ماه از شروع اختلال بویایی در آنها نگذشته است، با احتمال بیشتری (63%) بهبود مییابند. آنها نشان دادند که «تمرین بویایی»، یک روش مؤثر و بیخطر برای درمان اختلالات بویایی پس از عفونتهای شدید میباشد.
5. در سال 2015 پروفسور آلتونداگ از دپارتمان گوش و حلق و بینی بیمارستان استانبول، تحقیقی را انجام دادند که در آن 85 بیمار از سنین 24 تا 68 سال تحت درمان به روش «تمرین بویایی» قرار گرفتند. نتایج نشانگر آن بود که قدرت تشخیص بوها در بیماران درمان شده به این روش نسبت به گروه کنترل، افزایش قابل ملاحظهای یافته است.
درمان موفقیت آمیز اختلالات بویایی هنوز در دوره ابتدایی رشد خود قرار دارد. اما مطالعات پروفسور هامل امیدهایی را برای افرادی که دچار اختلالات بویایی میباشند ایجاد نموده است. ما با اعضای گروه "حس پنجم" در ارتباط هستیم که تجربههای موفقیتآمیزی در شیوه درمان به روش «تمرین بویایی» داشتهاند. در برخی مواقع این شیوه درمان با درمانهای دارویی همراه بوده است. بسیاری از این افراد، توانایی تشخیص بوهای زیادی از محیط پیرامون خود را به دست آوردهاند.
گفته میشود که 70% از بیمارانی که توسط پروفسور هامل تحت درمان به روش «تمرین بویایی» قرار گرفتهاند، هیچ بهبودی در توانایی تشخیص بویایی خود نداشتهاند. در حال حاضر اطلاعات کافی از اینکه چرا روش «تمرین بویایی» در برخی از افراد عمل میکند و در برخی دیگر خیر، وجود ندارد. این موضوع ممکن است به میزان آسیب وارده به عصب یا سلولهای گیرنده بویایی مرتبط باشد. با اینحال مطالعات نشان میدهند که حس بویایی انسان توانایی ترمیم و بهبود دارد. جالب اینکه، سلولهای پیشسازی که در بینی وجود دارند، توانایی بازسازی بسیار بالایی دارند و اغلب در تحقیقات از آنها برای ترمیم آسیبهای سایر بافتهای عصبی بدن استفاده میشود.
به طور کلی روش «تمرین بویایی» نباید به عنوان یک روش جایگزین برای درمانهای کلینیکی در نظر گرفته شود، بلکه بیشتر به صورت درمان تکمیلی به همراه برنامه درمانی مورد نظر پزشک، تجویز میگردد. در مورد بیمارانی که هیچ درمانی برای اختلال بویایی آنها وجود ندارد، استفاده از روش «تمرین بویایی» به مدت 12 هفته میتواند تا 30% احتمال بهبودی آنها را به همراه داشته باشد.
اولفکترین، یک کیت درمان اختلالات بویایی به روش «تمرین بویایی» است که در آن 4 ماده معطر با ترکیب مشخص وجود دارند. این چهار ماده، سررده هرم بویایی و شامل بوهای گلی، میوهای، ادویهای و صمغی میباشند. دستورالعمل استفاده از این کیت در داخل بستهبندی آن قرار داده شده است. بیماران دارای آسم یا آلرژی میبایست آن را حتماً تحت نظر پزشک استفاده نمایند. توصیه میشود قبل از شروع درمان، حس بویایی بیمار با استفاده از «تست بویایی کامل» مورد ارزیابی قرارگیرد و پس از اتمام دوره درمان (12 هفته)، مجدداً تست بویایی انجام شود تا میزان بهبود بویایی بیمار مشخص شود.
اگر شما تصمیم گرفتید که روش «تمرین بویایی» را خودتان انجام دهید، ما علاقمندیم که از تجربیات شما بشنویم. پس لطفاً از طریق ایمیلinfo[at]smelltest.ir ما را از تجربه درمانی خود مطلع نمایید. ممکن است تجربیات شما برای بیماران دیگر مفید باشد. موفق باشید!
برخلاف حواسی چون بینایی و شنوایی که عملکرد آنها با تکنولوژی های پیشرفته و دقت بسیار زیادی قابل ارزیابی میباشد، تشخیص مشکلات حواس بویایی و چشایی اغلب بسیار دشوار است. روشهای مختلفی برای ارزیابی حس بویایی طراحی شده است که مهمترین آنها عبارتند از:
- روشهای سایکوفیزیکی مانند تستهای تشخیص بویایی
- روشهای الکتروفیزیولوژیکی مانند الکترواولفکتوگرام
- روشهای سایکوفیزیولوژیکی مانند تغییرات کاردیووسکولار
- روشهای تصویربرداری مانند اسپکت و فانکشنال ام- آر- آی
از بین این روشها، تستهای تشخیص بویایی به عنوان روشهای دقیق، سریع و کم هزینه به طور گسترده در مراکز درمانی و تحقیقاتی دنیا مورد استفاده قرار میگیرند.
آزمون تشخیص بویایی ایران»، نسخه ایرانی «تست تشخیص بویایی پنسیلوانیا» است و به صورت یک تست بسیار ساده طراحی شده است. با انجام این تستتوانایی افراد در افتراق بوهای مختلفارزیابی میگردد، به این ترتیب که از فرد خواسته میشود بوهای موجود در تست را بو کرده و یکی از چهار گزینه را انتخاب نماید. با این تست ساده مشخص میشود که مسیر انتقال مولکولهای بویایی در بینی باز است، مخاط و سلولهای گیرنده بویایی سالم هستند، سیستم عصبی سیگنال را انتقال میدهد و فعالیت پردازش بوها در مغز به درستی انجام میشود و در مجموع عملکرد سیستم بویایی فرد نرمال است.
«آزمون تشخیص بویایی ایران»در دو نوع عرضه میشوند:
تست بویایی سریع:این تست دارای 6 بوی استاندارد ایران است و میتواند در کمتر از یک دقیقه تشخیص دهد که حس بویایی فرد نرمال است یا دچار اختلال میباشد. این تست برای ارزیابی اولیه حس بویایی و تعیین افراد دارای اختلال بویایی مناسب است.
تست بویایی کامل:این تست دارای 24 بوی استاندارد ایران است. در صورتی که با انجام تست بویایی سریع مشخص شد که فرد دچار اختلال بویایی است، با استفاده از تست بویایی کامل میتوان در کمتر از 10 دقیقه حد اختلال بویایی را تعیین کرد. نتیجه این تست عملکرد بویایی افراد را به صورت کمی از عدد صفر تا 24 امتیازبندی مینماید که بر اساس آن نوع اختلال شاملآنوسمی کامل، هایپوسمی شدید، هایپوسمی خفیف و نرموسمی تشخیص داده میشود.
«آزمون تشخیص بویایی ایران»، در جامعه آماری شامل 577 نفراستانداردسازی شده و نتایج آن در ژورنال بین المللیChemosensory Perception چاپ شده است.این محصولدارای پروانه ساخت وزارت بهداشت و گواهینامه ثبت اختراع میباشد وجوایز متعدد علمی از جمله جایزه بخش ابداعات و اختراعات بیست و یکمین جشنواره رازی در سال 1394 را دریافت نموده است.
این تست برای تعیین حد آستانهی بویایی افراد (کمترین غلظتی از بو که فرد میتواند شناسایی کند) به کار میرود و با استفاده از آن میتوان اختلالات هایپوسمی و هایپروسمی را تشخیص داد. تست آستانه بویایی شامل یک سری محلول رقیق شده فنیل بوتیل الکل در حلال بدون بوی پروپیلن گلیکول است. در این تست غلظتهای مختلف این محلول مکرراً به فرد داده میشود. هر بار از یک ماده بدون بو در کنار ماده بودار استفاده میشود و از فرد سؤال میشود که کدام یک از این دو، بوی قویتری دارند. به این ترتیب پیش فرضهای ذهنی، کمتر در نتایج تست وارد میشوند. هر بار که شخص نتواند بو را تشخیص دهد، بوی قویتر به وی داده میشود و اگر حضور بو را درست شناسایی کند، بوی با غلظت کمتر داده میشود. پس از چند بار تکرار تست به صورت پلکانی، میانگین اعداد به دست آمده به عنوان حد آستانه بویایی گزارش میشود.
بهبود اختلالات بویایی وابستگی زیادی به ریشه و علت ایجاد اختلال دارد. اختلالات مرتبط با انسداد مسیر بویایی در برابر مداخلات درمانی پاسخ نسبتاً خوبی نشان میدهند. در حالی که درمان اختلالات حسی معمولاً بینتیجه میمانند. متأسفانه در حال حاضر پروتکلهای معتبر برای درمان اختلالات بویایی به شدت محدود هستند و روش استاندارد و قطعی برای درمان این اختلالات در هیچ کشوری وجود ندارد. روشهای درمانی که در حال حاضر ارائه میشوند به طور کلی در چند دسته قرار میگیرند:
درمان علل ریشهای اختلالات بویایی:برطرف کردن علل ریشهای اختلالات بویایی مانند استعمال دخانیات، بیماریهای سیستمیک و موضعی و مصرف داروهای خاصی که باعث بروز اختلالات بویایی میشوند، میتواند منجر به بهبود وضعیت بویایی شود. برای مثال سیژرهای لوب تمپورال، میگرن، ناهنجاریهای روانی و بیماریهای متابولیک میتوانند باعث ایجاد اختلالات بویایی شوند. با رفع این علل، عملکرد حس بویایی بهبود مییابد. مستندات محدودی حاکی از آن است که حس بویایی در برخی از اختلالات ناشی از مواد سمی، بعد از قطع مواجهه با این مواد، بازیابی میشود.
درمانهای دارویی:موارد بازگشت حس بویایی با استفاده از درمانهای دارویی در افرادی که دچار اختلالات بویایی پس از ترومای سر یا عفونت دستگاه تنفس فوقانی(URTI)بودهاند، بسیار نادر است. مطالعات زیادی روی درمان اختلالات بویایی با استفاده از دارودرمانی بویژه مصرف موضعی و سیستمیک داروهای استروئیدی انجام شدهاند.
گزارشها نشان میدهند مصرف سیستمیک استروئیدها ممکن است اختلالات بویایی ایدیوپاتیک، ویروسی یا اختلالات مربوط به مسیر بویایی را بهبود دهد. به طور کلی مصرف استروئیدها به صورت سیستمیک برای درمان اختلالات بویایی، موثرتر از مصرف موضعی آنهاست. دلیل این تفاوت به طور قطعی مشخص نیست، اما گزارشهای زیادی مبنی بر تأثیر ضعیف مصرف موضعی استروئیدها ارائه شدهاند. شاید دلیل این اثربخشی کم این باشد که تنها حجم کمی از استروئیدهای موضعی میتوانند به شکاف بویایی برسند و همچنین موضع التهاب ممکن است همیشه مخاط بویایی نباشد بلکه در صفحهی مشبک یا پیاز بویایی باشد.
مصرف سیستمیک استروئیدها اگرچه میتواند موثرتر باشد، اما در دراز مدت عوارض جانبی زیادی از جمله زخم معده، پوکی استخوان، دیابت و ... به همراه دارد. یکی دیگر از مشکلات در مورد استفاده از استروئیدها در درمان اختلالات بویایی، عدم وجود یک دوز و بازهی زمانی تعریفشدهی استاندارد برای تجویز است. بنابراین با توجه به تمامی موارد ذکرشده، استفاده از استروئیدها نمیتواند بهعنوان یک روش درمانی استاندارد برای درمان اختلالات بویایی باشد.
یکی دیگر از داروهای مورد مطالعه برای درمان اختلالات بویایی روی و ترکیبات آن است. کمبود روی میتواند یکی از فاکتورهای احتمالی ایجاد هایپوسمی باشد. بنابراین تعدادی از مطالعات بر روی مصرف این ماده به صورت سیستمیک و موضعی برای درمان اختلالات بویایی متمرکز شدهاند. اما متأسفانه نتایج چندان امیدوار کننده نبودهاست. برخی از مطالعات عدم تأثیر درمانی سولفات روی را نشان میدهند. همچنین در یک مطالعه گزارش شدهاست که استفادهی موضعی روی برای درمان اختلالات بویایی، منجر به آنوسمی دائمی میشود.
داروهای دیگر مانند جینکوبیلوبا و ویتامین B نیز به عنوان درمانهای مؤثر اختلالات بویایی اثبات نشدهاند. همچنین ادعا شدهاست که داروی آلفا- لیپوئیک اسید میتواند فقدان بویایی ناشی از عوامل ویروسی را بهبود دهد، اما روش تحقیق مربوط به این گزارش پلاسبو- کنترل نبوده است.
درمانهای جراحی: هدف از انجام روشهای جراحی (سپتوپلاستی، توربینوپلاستی و جراحی اندوسکوپیک سینوس) در درجهی اول برطرف کردن انسداد بینی و برداشتن مخاط ملتهب یا پولیپ بینی است. بهبود عملکرد بویایی، دستاورد ثانویهای است که به دنبال این جراحیها حاصل میشود. با اینکه روشهای جراحی در بیشتر موارد اثربخش بهنظر میرسند، ممکن است باعث از دست دادن بویایی در اثر آسیب اپیتلیوم در حین جراحی شوند.
تمرین بویایی: یک روش جدید و بیخطر در درمان اختلالات بویایی است. تحقیقات نشان میدهند که حس بویایی انسان توانایی ترمیم و بهبود دارد و قرارگیری در معرض برخی بوها به صورت مداوم میتواند به بازیابی حس بویایی کمک کند. در این روش فرد به صورت مداوم و کوتاه مدت در معرض بوهای خاص در یک دوره زمانی قرار میگیرد. به این ترتیب وقتی که نورونهای گیرندهی بویایی ترمیم و بازسازی میشوند، بوها میتوانند جهت گیری مناسب را در آنها ایجاد نمایند.
اولفکترین، یک کیت درمان اختلالات بویایی به روش «تمرین بویایی» است که در آن 4 ماده معطر با ترکیب مشخص وجود دارند. این چهار ماده، سررده هرم بویایی و شاملبوهای گلی، میوهای، ادویهای و صمغی میباشند. دستورالعمل استفاده از این کیت در داخل بستهبندی آن قرار داده شده است. بیماران دارای آسم یا آلرژی میبایست آن را حتماً تحت نظر پزشک استفاده نمایند. توصیه میشود قبل از شروع درمان، حس بویایی بیمار با استفاده از «تست بویایی کامل» مورد ارزیابی قرارگیرد و پس از اتمام دوره درمان (12 هفته)، مجدداً تست بویایی انجام شود تا میزان بهبود بویایی بیمار مشخص شود.
اختلالات بويايي ممكن است هدايتي يا حسي ـ عصبي باشند. اختلالات هدايتي در اثر عواملی كه باعث انسداد مسیر بویایی شود، تا حدي كه از رسیدن مولكولهاي بو به اپيتليوم بويايي ممانعت کند، ايجاد ميشوند. اختلالات حسي ـ عصبي در اثر روندهايي به وجود ميآيند كه مستقيماً روي اپيتليوم عصب بويايي يا مسيرهاي عصبی مركزي بويايي اثر ميگذارند و در آنها اختلال ايجاد ميكنند.
مهمترین عوامل ایجاد اختلالات بویایی عبارتند از:
عفونتهای دستگاه تنفس فوقانی؛ ضربه به سر؛ بیماریهای بینی و سینوسهای پارانازال مانند پولیپ و التهاب مزمن مجاری بینی یا سینوس (مانند رینیت، سینوزیت و رینوسینوزیت)؛ جراحیهای زیبایی یا بازسازی بینی (مانند رینوپلاستی باز)؛ سالخوردگی؛ سیگار کشیدن؛ بیماریهای نورودژنراتیو (مانند آلزایمر، پارکینسون و ام- اس)؛ مداخلات درمانزاد (مانند سپتوپلاستی، رینوپلاستی، توربینکتومی و پرتو درمانی)؛ نئوپلاسمهای داخل بینی (مانند پاپیلوما، همانژیوم و آملوبلاستوما)؛ تومورها یا ضایعات داخل جمجمه (مانند سندروم فوستر کندی، مننژیوم شیار بویایی، گلیوم لوب فرونتال)؛ صرع؛ اختلالات روانی (مانند شیزوفرنی و افسردگی)؛ اختلالات عصبی – روانی (مانند اختلالات طیف اوتیسم، آسپرگر، عدم تمرکز/ بیش فعالی)؛ قرارگیری طولانی مدت در معرض برخی از مواد شیمیایی؛ کم کاری غده تیروئید؛ بیماریهای کلیوی؛ اختلالات مرتبط با زوال مخچه (مانند آتاکسی فردریک)؛ میگرن.